سخن گفتن در آداب اجتماعي اسلام (3)
سخن گفتن در آداب اجتماعي اسلام (3)
سخن گفتن در آداب اجتماعي اسلام (3)
نويسنده: دکتر علي اله بداشتي
استاديار دانشگاه قم
استاديار دانشگاه قم
7. سخن نيک گفتن و به نيکويي سخن گفتن
حضرت امير در کلام بسيار زيبايي مي فرمايد: «الکلام في وثاقک مالم تتکلم فاذا تکلمت به صرت في وثاقه فاخزن لسانک کما تخزن ذهبک و ورقک فرب کلمه سلبت نعمه و جلبت نغمه» (عبده، 1413 ق، ص 752)؛ سخن را تا نگفته اي در اختيار توست و آنگاه که بر زبان آورده، تو در گرو آن هستي. پس زبانت را همچون گوهرهايت (طلا و نقره) در خزانه دهانت حفظ کن که چه بسا کلمه اي نعمتي را از تو بربايد و موجب گرفتاري و رنج تو گردد. چه بسيار سخن ها که مايه فتنه در جامعه مي گردد؛ سخناني که از روي هواي نفس و خودنمايي و تحقير ديگران براي رسيدن به مطامع دنيا و آرزوهاي دنيوي گفته مي شود.
و از نشانه هاي جهل و ناداني انسان همين بس که اسير زبان خويش باشد؛ چنان که از امام هادي(ع) گزارش شده است: «الجاهل اسير لسانه.» (عطاردي، 1410 ق، ص 304)
8. پرهيز از تمسخر و عيب جويي و سرزنش
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسخَر قَومٌ مِّن قَومٍ عَسَي أَن يَکُونُوا خَيرًا مِّنهُم وَلَا نِسَاء مِّن نَّسَاء عَسَي أَن يَکُنَّ خَيرًا مِّنهُنَّ وَلَا تَلمِزُوا أَنفُسَکُم وَلَا تَنَابَزُوا بِالأَلقَابِ بِئسَ الاِسمُ الفُسُوقُ بَعدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّم يَتُب فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (حجرات: 11)؛ اي اهل ايمان، مبادا گروهي از شما گروهي ديگر را مسخره کنند، چه بسا آن گروه از اينان بهتر باشند. و مبادا دسته اي از زنان دسته اي ديگر را مسخره کنند، چه بسا آن زنان از اينها بهتر باشند. هرگز دنبال عيب يکديگر نباشيد و بر يکديگر نام زشت ننهيد که پس از ايمان به خدا، نام فسق (زشت) بر مؤمن نهادن بسيار زشت است و اگر اين عادت در کساني بود و توبه هم نکنند، پس آنان ستمکارانند.
9. پرهيز از غيبت
چرا به جاي قدرداني و ستايش از خوبي هاي ديگران در آشکار و پنهان، عادت داريم همواره همچون مگسي باشيم که بر روي زخم ها و دمل ها مي نشيند؟ چرا همچون زنبور عسل نيستيم که بر گل هاي خوشبو مي نشيند و عسل شفابخش بيرون مي دهد. (موسوي لاري، [بي تا]، ص 273) ريشه غيبت تجسس در امور ديگران است. از اين رو، قرآن کريم ابتدا از تجسس کردن نهي مي کند و بعد نهي از غيبت را مي آورد. جاسوسي کردن براي کشف عيب هاي ديگران کار بسيار زشتي است که موجب بدبيني افراد به يکديگر و رخت بربستن روح دوستي و همدلي از جامعه مي شود.
10. رعايت حال مخاطبان
سخن را بايد براي بهره گيري مخاطب گفت نه براي اظهار فضل خويش. در ادبيات، يکي از ويژگي هاي سخن گفتن فصاحت و بلاغت است.
مراد از بلاغت، همان مخاطب شناسي است؛ سخن را بايد با توجه به رعايت حال مخاطبان تنظيم کرد. گاه ايجاز پسنديده است و گاه اطناب. البته در هر صورت، سخن بايد از ايجاز مخل و اطناب ممل به دور باشد تا مقصود گوينده به شنونده منتقل شود. در مثل است که هر سخن جايي و هر نکته مکاني دارد و ... .
نتيجه
سخن گفتن با خدا، با رسول خدا، با اولياي خدا، با معلم و استاد، با پدر و مادر و ... آدابي دارد که آن را مي توان در دو دسته قرار داد: آداب ايجابي و آداب سلبي.
آداب ايجابي:
2. به آرامي سخن گفتن؛ در هنگام سخن گفتن بايد به آرامي سخن گفت و صداي خود را از صداي پيامبر و ديگر کساني که حق الهي بر انسان دارند نبايد بلندتر کرد؛
3. قول معروف و قول سديد، که از ويژگي هاي يک سخن پسنديده است؛
4. ذکر نام خدا و سلام کردن در آغاز سخن؛
5. در نظر گرفتن حال مخاطب.
آداب سلبي:
2. پرهيز از فرياد زدن، مگر كسي كه بر او ظلمي شده باشد؛
3. پرهيز از تملق گويي؛
4. پرهيز از نجوا در جمع، مگر امر به نيکي و تقوا باشد.
قرآن کريم.
1. ابراهيم انيس و ديگران؛ المعجم الوسيط؛ تهران: ناصر خسرو، [بي تا].
2. جعفري، محمدتقي؛ اخلاق و مذهب؛ قم: دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين، [بي تا].
3. سادات، محمدعلي؛ اخلاق اسلامي؛ تهران: سمت، 1367
4. شعراني، ابوالحسن؛ «دائره المعارف لغات قرآن مجيد؛ تهران: کتاب فروشي اسلامي، 1398 ق .
5. صدر، سيدرضا، تفسير سوره حجرات؛ ترجمه سيدباقر خسروشاهي؛ قم: بوستان کتاب، 1384 .
6. صدوق، محمدبن علي بن بابويه؛ کتاب المواعظ؛ تهران؛ مرتضوي، [بي تا] .
7. صلواتي، محمود؛ ترجمه صحيفه سجاديه؛ اصفهان: فرهنگ مردم، 1381 .
8. طباطبائي، سيدمحمدحسين؛ الميزان؛ انتشارات جامعه مدرسين، [بي تا] .
9. عبده، محمد؛ نهج البلاغه؛ بيروت: دارالبلاغه، 1413 ق / 1993 م.
10. عطاردي، عزيزالله؛ مسند الامام الهادي(ع)؛ [بي جا]: المؤتمر العالي للامام الرضا(ع)، 1410 ق.
11. فريد، مرتضي و سجادي، محمدصادق؛ اخلاق از ديدگاه قرآن و عترت؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1362 .
12. فهري، سيداحمد؛ پرواز در ملکوت، مشتمل بر آداب الصلوه امام خميني؛ تهران: نهضت زنان مسلمان، 1359 .
13. کليني، محمدبن يعقوب؛ کافي، 8 ج، تهران: دارالکتب الاسلاميه، 1365 .
14. محقق، محمدباقر؛ نمونه بينات در شأن نزول آيات؛ تهران؛ دفتر انتشارات اسلامي، [بي تا].
15. مطهري، مرتضي؛ آشنايي با علوم اسلامي، حکمت عملي؛ قم: صدرا، 1361 .
16. موسوي لاري، سيدمجتبي؛ رسالت اخلاق؛ قم: دفتر انتشارات اسلامي، [بي تا] .
17. نراقي، محمدمهدي؛ جامع السعادات؛ سيدمحمد کلانتر، نجف اشرف: 1383- 1963.
منبع: نشريه الاهيات اجتماعي شماره 2.
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}